بیش از دو قرن از شکلگیری علم جامعهشناسی میگذرد. وقتی به مطالعه آثار جامعهشناسان کلاسیک و یا بنیانگذاران علم جامعهشناسی میپردازیم، درمییابیم که مسئله محوری آنها تنها در یک جمله خلاصه میشود: «مطالعه واقعیتهای اجتماعی و فهم شرایط امکان آنها در درون جامعه». بر همین اساس کار جامعهشناسی چیزی جز مطالعه واقعیتهای اجتماعی و پرداختن به شرایط امکان آنها نیست، امری که در نظام دانش اجتماعی ایران یا نادیده گرفته شده است و یا در حاشیهی حاشیه قرار دارد و عملاً صدای آرام و ضعیف آن به گوش احدالناسی نمیرسد. آنچه امروز بهطور خاص در جامهشناسی ایران قابل مشاهده است، حضور دو تیپ جامعهشناس در مقام نماینده دو رویکرد در مواجه با «دولت» است که اگرچه به نظر میرسد این دو رویکرد در تقابل با یکدیگر قرار دارند اما در نهایت در همنشینی با یکدیگر، شاکله جامعهشناسی در ایران -چه در درون مناسبات رسمی/آکادمیک علوم اجتماعی و چه در فضای به اصطلاح عمومی و غیر رسمی علوم اجتماعی از نشریات و رسانههای مختلف گرفته تا نشستهای انتقادی بیرون از سازوکار آکادمیک- را میسازند.
نشانهها و راهکارهای درمانی سنگ کیسه صفرا